مرگ پلیسِ مأمور مبارزه با مواد مخدر به دلیل مصرف فنتانیل
اداره پلیس تورنتو با انتشار اطلاعیهای خبر داده است یکی از مأموران مبارزه با مواد مخدر، در ماه آوریل گذشته، بر اثر مصرف بیش از حد ماده مخدر Fentanyl جان خود را از دست داده است.
در پی مرگ مایکل تامپسون، مأمور مبارزه با مواد مخدر پلیس تورنتو، همه پروندههای قضایی مربوط به مواد مخدر که وی در تشکیل و تحقیق آنها دخالت داشته، ممکن است لغو و یا تغییر کند.
پلیس بریگاد مبارزه با مواد مخدر، در اداره پلیس تورنتو، روز ۱۰ آوریل گذشته به بیمارستان منتقل شده بود، اما پس از سه روز، به علت زیاد بودن ماده مخدر Fentanyl در بدناش جان خود را از دست داد.
بر اساس خبر اداره پلیس تورنتو میزان ماده مخدر فنتانیل در بدن مایکل تامپسون بسیار بیشتر از حدی بوده که بتوان تصور کرد بطور اتفاقی از آن استفاده کرده بود.
مایکل تامپسون، به دلیل شغل و موقعیتی که در بریگاد مبارزه با مواد مخدر داشت، همیشه در دسترس قاچاقچیان مواد مخدر در خیابانها بوده است.
یک پرونده تحقیق برای پاسخ به پرسشهای بسیاری که مرگ این مأمور مبارزه با مواد مخدر برانگیخته، در جریان است.
مایکل تامپسون به گفته همکارانش پلیسی وظیفه شناس و مورد احترام بود.
اداره پلیس تورنتو تأکید کرده است که خدمات زیادی در دسترس مأموران پلیس، که دچار مشکلات جسمی یا روحی و فشارهای عصبی میشوند، قرار دارد.
براساس گزارشهایی که چند ماه پیش در رسانهها منتشر شد، تعداد افرادی که در استان انتاریو بر اثر مصرف مواد مخدر Opioids جان خود را از دست میدهند، در ۲۵ سال گذشته، چهار برابر شده است.
بطور متوسط هر روز ۲ نفر در استان انتاریو بر اثر مصرف مواد مخدر جان خود را از دست میدهند.
بیش از ۸۰ درصد از مرگهای ناشی از مصرف بیش از حد Opioids در سال ۲۰۱۵ بطور اتفاقی و باقی با قصد خودکشی روی داده است.
نزدیک به ۶۰ درصد از قربانیان در رده سنی ۱۵ تا ۴۴ سال و اکثراً مرد بودهاند. در خودکشیهای مربوط به مصرف بیش از حد مواد مخدر(Overdose)، حدود ۸۰ درصد از قربانیان از ۴۵ سال به بالا و اکثراً زن بودهاند.
در سال گذشته در استان انتاریو ۴۸۱ تن بر اثر حوادث رانندگی جان خود را از دست داده بودند، در حالیکه مرگهای ناشی از مصرف زیاد مواد مخدر ۶۷۶ مورد بوده است.
چرا هیئت مدیره کنگره ایرانیان کانادا مشروعیت ندارد؟
هیئت مدیره کنونی کنگره ایرانیان کانادا در سالهای اخیر در مورد تعداد اعضای این نهاد سکوت کرده است در حالیکه در آخرین انتخابات و مجمع عمومی کنگره کمتر از ۲۰۰ تن شرکت کرده بودند و گفته میشود تعداد اعضای رسمی نیز بیش از این تعداد نیست.
چرا کنگره ایرانیان کانادا نماینده «من» نیست؟
چرا در دورههای مختلف هزاران تن از ایرانیان ساکن کانادا با حسن نیت و اعتماد و امید به عضویت کنگره ایرانیان کانادا در آمدهاند و پس از مدتی با ناامیدی و سرخوردگی اعتماد خود را به فعالیتهای این نهاد از دست داده و عضویت خود را لغو کرده و یا تمدید نکردهاند؟
![تکرار روایت بد و بدتر](https://i0.wp.com/www.persianmirror.ca/wp-content/uploads/2024/07/Didgah.jpg?resize=900%2C562&ssl=1)
تکرار روایت بد و بدتر
تکرار روایت بد و بدتر
فریده جلایی فر- روانشناس و منتقد اجتماعی
هانا ارنت:
وقتى بد را انتخاب میكنيم، فرصت كافى براى بدتر شدن را هم به او میدهيم.
گويا در فرهنگ ايرانى باور به تقدير بهتر شدن بر پيشانى تك تك ما نوشته شده.
روايت مبتذل انتخابات دراين چند دهه هنوز ما را از خواب غفلت بيدار نكرده و همچنان به آن اميد داريم و به حجم قشر خاكسترى اضافه میكنيم.
اميد داشتن به اين كه بد را انتخاب كنيم چون بهتر از بدتر است، يك نوع فقدان شهامت براى روبرو شدن با واقعيت است و روبرو شدن با واقعيت نياز به قبول مسئوليت دارد .
ابراهيم گلستان:
در گذشته رسم بوده كه مساجد را با دو گلدسته و يك گنبد مىساختند، حالا با يك گلدسته مىسازند و دو گنبد!
تكرار قهرمان سازى ادامه دارد، اما قهرمانى يافت نخواهد شد. روزگار قهرمانها به پايان رسيده و اين مسئوليت تك تك ماست كه قهرمان خود باشيم.
از قهرمان شدن نبايد هراس داشت. قهرمان شدن تنها و تنها مسئوليت و انديشيدن میطلبد كه هر دو كارى است بس دشوار.
داستايوفسكى :
سقف آزادى رابطه مستقيم با قامت فكرى مردمان دارد، در جامعهاى كه قامت تفكر و همت مردم كوتاه باشد سقف آزادى هم به همان نسبت كوتاه میشود.
تك تك ما ديكتاتورهاى كوچكى هستيم كه در مبارزه با ديكتاتورى شكست خوردهايم. چون براى مبارزه با ديكتاتورى بايد ديكتاتور نبود.
گويا چندين دهه كافى نبوده كه در آيينه به خود نگاه كرده و بپذيريم كه همهى ما، در ايجاد وضعيت كنونى وطنمان مقصريم، چه آنها كه فرياد زدند و چه آنها كه سكوت كردند، همه و همه.
كامو:
انسان تنها مخلوقى است كه از بودن آنچه هست سر باز ميزند.
چند بار بايد به بد در برابر بدتر رأى داد؟ چند بار بايد به خون جوانان سرزمينمان پشت كرد؟
اميد به داشتن فردايى بهتر در تاريكى مطلق، انكار واقعيت است.
تا به كى بايد با هم درگير شويم و يكديگر را لگدمال كنيم؟ لگد مال كردن بر سر جايگاهی كه وجود ندارد. لگد مال كردن براى رسيدن به بالايى توهمى.
گروهى يكديگر را به نابودى مىكشانند و گروهى كنار نشسته نظاره میكنند (فرد گرايى بيمار گونه). وما آرام آرام از پا در میآييم. نه بدست ديكتاتورهاى بزرگ، بلكه به دست جهالت و خود بزرگ بينى ديكتاتورهاى كوچك حقير!
براى دانستن اين كه به كجا میرويم بايد بدانيم از كجا آمدهايم.
فرياد آزادى سر میدهيم اما حتا در جهان آزاد اين سو، تحمل يكديگر را نداريم. آزادى ميان آنها كه با هم همفكرند، آزادى نيست، آزادى بايد شامل تمام مخالفان ما هم باشد.
و همچنان در سوى غلط تاريخ ايستادهايم.
فروغ فرخزاد:
گروه ساقط مردم
دل مرده و تكيده و مبهوت
در زير بار شرم جسدهايشان
از غربتى به غربت ديگر مىرفتند
و ميل دردناك جنايت
در دستهايشان متورم میشد.
![کانادا ۱۵۷ ساله شد](https://i0.wp.com/www.persianmirror.ca/wp-content/uploads/2024/07/Canada-Day.jpg?resize=900%2C579&ssl=1)
کانادا ۱۵۷ ساله شد
کانادا ۱۵۷ ساله شد
روز اول ژوئیه، روز ملی و سالگرد مهمترین رویدادهای تاریخ کاناداست.
با اینکه ۱۵۷ سال از آغاز تشکیل کشور کانادا میگذرد، اما از سال ۱۹۸۲ میلادی روز اول ژوئیه هرسال بعنوان «روز ملی» کانادا جشن گرفته میشود.
کنفدراسیون کانادا از اول ژوئیه سال ۱۸۶۷ با تصویب قانونی که سه استان نوا اسکوشیا، نیوبرانزویک و کانادا را در کنار هم قرار داد و بعنوان قانون اساسی کانادا معروف شد، شکل گرفت. پیش از آن کشور کنونی کانادا با نام «مناطق بریتانیایی آمریکای شمالی» شناخته میشد.
«روز ملی کانادا» در طول زمان عنوانهای مختلفی داشته است. در سال ۱۸۷۹ روز اول ژوئیه روز «دومینیون» نامیده میشد که منظور کشورهای تحت حکومت و مستعمره انگلستان بود. در آن زمان فرماندار هر منطقه از کنفدراسیون به سلیقه خود روز کانادا را جشن میگرفت.
در سال ۱۹۴۶ یکی از اعضای مجلس عوام که از استان کبک انتخاب شده بود لایحهای را به مجلس ارائه کرد که روز «دومینیون» به روز «کانادا» تغییر پیدا کند. این لایحه پس از تصویب به مجلس سنا فرستاده شد، اما در آنجا با افزودن اصلاحیهای پیشنهاد شد این روز «تعطیل ملی کانادا» نامگذاری شود.
تا اوائل دهه ۸۰ با اینکه بسیاری از مردم کانادا روز اول ژوئیه را با عنوان «روز کانادا» جشن میگرفتند، اما هنوز رسماً «روز ملی کانادا» قانونی نشده بود.
سرانجام در روز ۲۷ اکتبر ۱۹۸۲ نمایندگان مجلس کانادا روز اول ژوئیه هر سال را رسماً «روز کانادا» Canada Day به تصویب رساندند.