خانههای ارزان قیمت با بودجه ۴۰ میلیارد دلاری دولت فدرال
پس از ۲۵ سال بیتوجهی و کاهش مداوم سرمایهگذاریهای دولت فدرال برای ساخت و تعمیر و نگهداری خانههای ارزان قیمت، برای قشرهای کم درآمد، جاستین ترودو برنامه ۱۰ سالهای را با بودجه ۴۰ میلیارد دلار اعلام کرد.
آقای ترودو روز چهارشنبه ۲۲ نوامبر با اعلام این خبر در تورنتو تأکید کرد دولتهای استانی زمانی میتوانند از این بودجه استفاده کنند که خودشان هم به اندازه سهم دولت فدرال سرمایهگذاری کنند.
ترودو به خبرنگاران گفت:«استراتژی ملی در باره مسکن یک برنامه محکم و کامل است که زندگی کاناداییها را با کمک به آنها برای داشتن مسکن مناسب تغییر خواهد داد.»
دولت فدرال همچنین سیاست پرداخت کمک هزینه مسکن، با بودجه سالانه ۴ میلیارد دلار را از سال ۲۰۲۰ آغاز خواهد کرد. با اجرای این برنامه ۳۰۰ هزار خانوار کانادایی واجد شرایط، در سال ۲۵۰۰ دلار کمک هزینه دریافت خواهند کرد.
استراتژی دولت فدرال بخشهای مختلفی، از ساختن خانههای ارزان قیمت تا کاهش ۵۰ درصدی بی خانمانی را شامل میشود.
از ۴۰ میلیارد دلار بودجه اختصاص یافته برای مسکن، ۱۵/۹ میلیارد دلار برای تعمیر ۲۴۰ هزار مسکن ارزان قیمت و ساخت ۶۰ هزار مسکن جدیدِ ارزان قیمت برای خانوارهای کم درآمد هزینه خواهد شد.
۹ میلیارد دلار از بودجه ۴۰ میلیادر دلاری نیز، با همکاری و مشارکت استانها و مناطق مختلف کشور، برای نگهداری ۳۸۵ هزار مسکن ارزان قیمت موجود هزینه خواهد شد.
جاستین ترودو روز چهارشنبه گفت:« امروز برنامههایی را اعلام میکنیم که به هموطنان آسیب پذیر و کم درآمد کمک کند تا در مکانهای امن و شایسته زندگی کنند.»
نخست وزیر تأکید کرد حق مسکن بخشی از حقوق فرد است. به همین دلیل بخش مهمی از استراتژی دولت ارائه یک لایحه قانونی است که دولتهای بعدی را مجبور کند در مسیر دسترسی همگانی و عادلانه به مسکن ارزان قیمت گام بردارند.
هدفهای استراتژی ملی مسکن عبارت است از:
– کاهش ۵۰ درصدی بی خانمانی مزمن.
– ایجاد مسکن تازه، چهار برابر بیشتر از آنچه دولتهای فدرال وعده داده بودند از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ خواهند ساخت.
– تعمیر خانههای موجود، سه برابر بیشتر از آنچه پیشبینی شده بود از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ انجام شود.
– پاسخ به نیاز مسکن ۵۳۰ هزار خانوار.
– حمایت از ۳۸۵ هزار خانوار بیشتر، برای اینکه مسکن ارزان قیمت خود را از دست ندهند.
آمارهای آخرین سرشماری سراسری کانادا نشان میدهد در سال ۲۰۱۶ تعداد ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار خانوار نیاز جدی به مسکن مناسب و ارزان داشتهاند. به این معنی که بیش از یک سوم در آمد ناخالص خود را برای مسکن هزینه کردهاند.
پس از ونکوور شهرهایی که بیشترین نیاز جدی به مسکن دارند در استان انتاریو قرار دارند. در شهر تورنتو یک پنجم از خانوارها به سختی میتوانند هزینه مسکن خود را تأمین کنند.
چرا هیئت مدیره کنگره ایرانیان کانادا مشروعیت ندارد؟
هیئت مدیره کنونی کنگره ایرانیان کانادا در سالهای اخیر در مورد تعداد اعضای این نهاد سکوت کرده است در حالیکه در آخرین انتخابات و مجمع عمومی کنگره کمتر از ۲۰۰ تن شرکت کرده بودند و گفته میشود تعداد اعضای رسمی نیز بیش از این تعداد نیست.
چرا کنگره ایرانیان کانادا نماینده «من» نیست؟
چرا در دورههای مختلف هزاران تن از ایرانیان ساکن کانادا با حسن نیت و اعتماد و امید به عضویت کنگره ایرانیان کانادا در آمدهاند و پس از مدتی با ناامیدی و سرخوردگی اعتماد خود را به فعالیتهای این نهاد از دست داده و عضویت خود را لغو کرده و یا تمدید نکردهاند؟
تکرار روایت بد و بدتر
تکرار روایت بد و بدتر
فریده جلایی فر- روانشناس و منتقد اجتماعی
هانا ارنت:
وقتى بد را انتخاب میكنيم، فرصت كافى براى بدتر شدن را هم به او میدهيم.
گويا در فرهنگ ايرانى باور به تقدير بهتر شدن بر پيشانى تك تك ما نوشته شده.
روايت مبتذل انتخابات دراين چند دهه هنوز ما را از خواب غفلت بيدار نكرده و همچنان به آن اميد داريم و به حجم قشر خاكسترى اضافه میكنيم.
اميد داشتن به اين كه بد را انتخاب كنيم چون بهتر از بدتر است، يك نوع فقدان شهامت براى روبرو شدن با واقعيت است و روبرو شدن با واقعيت نياز به قبول مسئوليت دارد .
ابراهيم گلستان:
در گذشته رسم بوده كه مساجد را با دو گلدسته و يك گنبد مىساختند، حالا با يك گلدسته مىسازند و دو گنبد!
تكرار قهرمان سازى ادامه دارد، اما قهرمانى يافت نخواهد شد. روزگار قهرمانها به پايان رسيده و اين مسئوليت تك تك ماست كه قهرمان خود باشيم.
از قهرمان شدن نبايد هراس داشت. قهرمان شدن تنها و تنها مسئوليت و انديشيدن میطلبد كه هر دو كارى است بس دشوار.
داستايوفسكى :
سقف آزادى رابطه مستقيم با قامت فكرى مردمان دارد، در جامعهاى كه قامت تفكر و همت مردم كوتاه باشد سقف آزادى هم به همان نسبت كوتاه میشود.
تك تك ما ديكتاتورهاى كوچكى هستيم كه در مبارزه با ديكتاتورى شكست خوردهايم. چون براى مبارزه با ديكتاتورى بايد ديكتاتور نبود.
گويا چندين دهه كافى نبوده كه در آيينه به خود نگاه كرده و بپذيريم كه همهى ما، در ايجاد وضعيت كنونى وطنمان مقصريم، چه آنها كه فرياد زدند و چه آنها كه سكوت كردند، همه و همه.
كامو:
انسان تنها مخلوقى است كه از بودن آنچه هست سر باز ميزند.
چند بار بايد به بد در برابر بدتر رأى داد؟ چند بار بايد به خون جوانان سرزمينمان پشت كرد؟
اميد به داشتن فردايى بهتر در تاريكى مطلق، انكار واقعيت است.
تا به كى بايد با هم درگير شويم و يكديگر را لگدمال كنيم؟ لگد مال كردن بر سر جايگاهی كه وجود ندارد. لگد مال كردن براى رسيدن به بالايى توهمى.
گروهى يكديگر را به نابودى مىكشانند و گروهى كنار نشسته نظاره میكنند (فرد گرايى بيمار گونه). وما آرام آرام از پا در میآييم. نه بدست ديكتاتورهاى بزرگ، بلكه به دست جهالت و خود بزرگ بينى ديكتاتورهاى كوچك حقير!
براى دانستن اين كه به كجا میرويم بايد بدانيم از كجا آمدهايم.
فرياد آزادى سر میدهيم اما حتا در جهان آزاد اين سو، تحمل يكديگر را نداريم. آزادى ميان آنها كه با هم همفكرند، آزادى نيست، آزادى بايد شامل تمام مخالفان ما هم باشد.
و همچنان در سوى غلط تاريخ ايستادهايم.
فروغ فرخزاد:
گروه ساقط مردم
دل مرده و تكيده و مبهوت
در زير بار شرم جسدهايشان
از غربتى به غربت ديگر مىرفتند
و ميل دردناك جنايت
در دستهايشان متورم میشد.
کانادا ۱۵۷ ساله شد
کانادا ۱۵۷ ساله شد
روز اول ژوئیه، روز ملی و سالگرد مهمترین رویدادهای تاریخ کاناداست.
با اینکه ۱۵۷ سال از آغاز تشکیل کشور کانادا میگذرد، اما از سال ۱۹۸۲ میلادی روز اول ژوئیه هرسال بعنوان «روز ملی» کانادا جشن گرفته میشود.
کنفدراسیون کانادا از اول ژوئیه سال ۱۸۶۷ با تصویب قانونی که سه استان نوا اسکوشیا، نیوبرانزویک و کانادا را در کنار هم قرار داد و بعنوان قانون اساسی کانادا معروف شد، شکل گرفت. پیش از آن کشور کنونی کانادا با نام «مناطق بریتانیایی آمریکای شمالی» شناخته میشد.
«روز ملی کانادا» در طول زمان عنوانهای مختلفی داشته است. در سال ۱۸۷۹ روز اول ژوئیه روز «دومینیون» نامیده میشد که منظور کشورهای تحت حکومت و مستعمره انگلستان بود. در آن زمان فرماندار هر منطقه از کنفدراسیون به سلیقه خود روز کانادا را جشن میگرفت.
در سال ۱۹۴۶ یکی از اعضای مجلس عوام که از استان کبک انتخاب شده بود لایحهای را به مجلس ارائه کرد که روز «دومینیون» به روز «کانادا» تغییر پیدا کند. این لایحه پس از تصویب به مجلس سنا فرستاده شد، اما در آنجا با افزودن اصلاحیهای پیشنهاد شد این روز «تعطیل ملی کانادا» نامگذاری شود.
تا اوائل دهه ۸۰ با اینکه بسیاری از مردم کانادا روز اول ژوئیه را با عنوان «روز کانادا» جشن میگرفتند، اما هنوز رسماً «روز ملی کانادا» قانونی نشده بود.
سرانجام در روز ۲۷ اکتبر ۱۹۸۲ نمایندگان مجلس کانادا روز اول ژوئیه هر سال را رسماً «روز کانادا» Canada Day به تصویب رساندند.